قسمت ششم (آخرین قسمت)
آنچه گفته شد پیامد کلی شکاف ديجيتالي بين استاد و دانشجو بود؛ اما قدری جزییتر و مصداقیتر به پیامدها اشاره میشود تا این بحث واضحتر شود، چون همانگونه که گفته شد اصلاً هدف این بحث این است که به این پیامدها اشاره کند تا اساتید انگیزه پیدا کنند که این بحث را جدی بگیرند.
اگر بخواهیم به طور جزئیتر به پیامدهای این شکاف دیجیتالی اشاره کنیم، برخی از این پیامدها به شرح زیر هستند:
پارهای از مسایل مربوط به دروس معارف در هر یک از گرایشها هست که در فضای رسمی مثل مجلات و روزنامهها قابل طرح نیست تا استاد از اين طریق به آنها دسترسی پیدا کند، در صدا و سیما قابل طرح نیست و در بقیۀ رسانهها هم قابل طرح نیست ولی در فضای مجازی به راحتی مطرح میشود و دانشجو ار آنها مطلع هست ولی اگر استاد از آنها بیخبر باشد اینجا به مشکل برمیخورد. مثلاً ذهن دانشجو سر درسِ اخلاق اسلامی که استاد در حال تدریس آن است، درگیر یک سری سوالات و شبهات هست ولی استاد از آنها بیخبر است و بحث دیگری را مطرح میکند. لذا وقتی استاد از این سئوالها و دغدغهها اطلاع نداشته باشد به طور طبیعی پاسخی هم برای آنها ندارد یا پاسخ درستی ارایه نمیکند. امروز در شبکههای مختلف اجتماعی و در سایتهای مختلف، دیدگاههایی هست که اصلِ وجود خدا را مورد نقدِ جدی قرار میدهد، باورهای دینی را مورد نقد قرار میدهد که بعضاً ممکن است منصفانه و بعضاً غیر منصفانه باشد ولی به هر حال مطرح است و تعداد اعضای این کانالها در شبکههای اجتماعی قابل تأمل است. این سوالات منتشر میشود و دانشجو از آنها مطلع میشود. سوالاتی مطرح میشود و باورها و دیدگاههایی مورد نقد قرار میگیرد که ممکن است اصلاً برای من به عنوان یک استاد معارف عجیب باشد و گفته شود کسی در این تردید ندارد ولی مشاهده میشود که امور مسلم به راحتی مورد تردید واقع میشود و مورد سوال واقع میشود و دانشجو هم مطلع است و سر کلاس هم میآید و چون استاد معارف اطلاع ندارد توجهی ندارد يانمي تواند پاسخ صحیحی ارایه کند. نمونههای آن زیاد است از جمله بحث همجنسگرایی. میدانیم این موضوع از نظر دینی و اخلاق اسلامی کاملاً مطرود و مردود است اما مدافعانی دارد که در این زمینه کار کردهاند، کتابهایی نوشته شده است، مقالاتی نوشته شده و از منظر اخلاقی و ... از آن دفاع میکنند. نمونه ديگر آن مسئله ازدواج که در بحث خانواده از دیدگاه اسلام مطرح میشود، به عنوان یک امر اخلاقی مطرح شده و خانواده به عنوان یک نهاد مقدس تعریف میشود با آیات و روایاتی که در این زمینه وجود دارد؛ اما امروزه اینکه آیا ازدواج از نظر اخلاقی قابل توجیه است یا نه، یک بحث بسیار مهم و جدی است، مدافعانی دارد چه از داخل کشور و چه از خارج کشور، مقالاتی که نوشته شده و اینها در فضای مجازی مطرح است و دانشجوی ما از اینها کم و بیش آگاه است اما در فضای رسمی چنین بحث هایی مطرح نمیشود. عدم اطلاع استاد از فضای رسانه ای به نام فضای مجازی باعث میشود که از سوال ها و دغدغه ها مطلع نشود و طبیعتاً نتواند پاسخ بدهد یا پاسخ صحیحی ارایه کند.
اولاً امروزه بخشی از دغدغههای دانشجویان در مسایل تربیتی و اجتماعی و اخلاقی که پیامدهای منفی هم میتواند داشته باشد، منبعث از فضای مجازی و متأثر از آن است. بحث ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی و بحث حریم خصوصی از جملۀ این بحثهاست. وقتی که فردی به عنوان استاد اصلاً نمیداند که این نوع فعالیتها و مناسبات در فضای مجازی به چه صورت است و چه تأثیری روی دانشجوی او میگذارد، چنین استادی نمیتواند دانشجوی خود را راهنمایی کند. توجه داریم که اساتید معارف به غیر از شأن تدریس، نوعاً – به خصوص اگر روحانی باشند – شأن تربیتی هم دارند و گاهی دانشجویان از منظر تربیتی به آنها مراجعه میکنند، نه صرفاً بحث و درس کلاس. در این صورت اگر استاد با این نوع فضاها آشنا نباشد ممکن است نتواند مسئله را به درستی بشناسد یا راهکار مناسبی ارایه بدهد.
استادی که بداند دانشجوی او امروز و اصولاً خود کلاسش در معرض ديد صدها هزار نفر تشکیل میشود طبیعتاً از نظر پوشش، صحبت، برخوردها، شوخی و مزاح، پاسخ به سئوالات و مانند آن بیش از پیش مواظبت میکند؛ چون میداند که در مرآی و منظر دیگران است و کوچکترین مطلبی میتواند چه پیامدهایی داشته باشد؛ حتی توجه میکند که اگر سایت یا کانالی دارد و میخواهد مطلبی را در آنجا قرار دهد در انتخاب محتوا و مطالب دقت لازم را داشته باشد. اگر استاد این آشنایی را نداشته باشد و این بیدقتیها را بکند، ممکن است سابقۀ چندین سالۀ او و اعتبار و حیثیتی که یک استاد معارف دارد با یک فیلم یک دقیقهای یا با چند سطر مطلب از بین رفته و مخدوش بشود.
یکی از مسایلی که باعث میشود ما فضای مجازی را جدی بگیریم این است که هر مطلبی که در فضای مجازی گذاشته شود چیزی در حد چند ثانیه طول میکشد تا اختیار آن از دستش خارج شود؛ زیرا مطلبی که انسان در فضای مجازی بارگذاری میکند – و لو اشتباه هم که باشد – کافی است یک نفر در روی کرۀ زمین آن را دانلود بکند با زدن یک دکمه. وقتی آن فرد یک کلید را زد کافی است؛ زیرا این مطلب در کامپیوتر ضبط میشود و دیگر در اختیار ارسال کننده نیست. اگر انسان، یک ثانیه بعد هم آن مطلب یا عکس را پاک کند و حذف کند دیگر فایدهای ندارد؛ چون یک نفر در کل این کره زمین یک کپی از این گرفته است و میتواند منتشر کند. مصادیق و نمونههای آن هم زیاد مشاهده شده است مثلاً استاد سر کلاس مزاحی میکند، حرفی میزند یا پاسخ ضعیفی میدهد و بلافاصله در مقیاس صدها هزار مورد منتشر میشود. فردی که با این فضا آشنا باشد میداند که مطلبی که گذاشته شد به طور کلی از دست او رفته است و قابلِ بازگشت نیست. استاد وقتی میتواند خود را حفظ کند و در این دامها نیفتد که با فضا و مناسبات و شرایط آن آشنایی داشته باشد. اگر آشنایی نباشد به همین راحتی ممکن است هم حیثیّت علمی و هم آن جایگاه و شأن اجتماعی فرد مخدوش شده و از دست برود.
اینها بعضی از پیامدها بود که به عنوان نمونه بدانها اشاره شد برای اینکه اساتید معارف که به این بحثها دسترسی پیدا میکنند حساسیت و اهمیت و تأثیر و لزوم آگاهی و آشنایی با فضای مجازی را بیش از پیش درک کنند و فکر نکنند که اگر خود آنها کاری به فضای مجازی نداشتند، فضای مجازی هم کاری به آنها ندارد. هر فردی و به خصوص مبلغان و اساتید معارف با وجود فضای مجازی باید یک مطلب را صد بار بررسی کنند و بعد در فضای مجازی قرار دهند؛ چون دیگر در اختیار آنها نخواهد بود و تأثیر خودش را دارد. گاهی یک نفر به عنوان درس غیر معارف اگر مطلبی را بازگو کند ممکن است برای مخاطبش حساسیتی ایجاد نکند ولی همین که به عنوان درس معارف، عنوان دین و عنوان مبلغ و روحانی روی درس میآید مسئله حساسیت زا میشود.
نکته ديگري که بايد به آن توجه کرد اين است که فضای مجازی آن چنان که ما دوست داریم اخلاقی و منصفانه برخورد نمیکند. لذا باید قدری مواظبت کرد و هر مطلبی – ولو دو سطر – که در گروه و کانال قرار است گذاشته شود یا پاسخی که بناست در شبکههای اجتماعی برای دیگری ارسال شود، وقتی فردی به عنوان یک استاد، روحانی یا مبلغ دین مي خواهد اين کار را بکند حتماً باید أبعاد و جوانب آن را ملاحظه کند، در به کار بردن واژه ها دقّت کند و سپس دکمۀ ارسال زده شود؛ چون به مجرد اینکه ارسال شد از اختیار فرد بیرون میرود و تأثیر خودش را دارد. در این فضا صحبتها زیر ذره بین است، حساسیتزا است و باید دقت کرد.
ادامه دارد
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |