✍🏼 حسینعلی رحمتی
🔻1. هربار که یکی از نوجوانان در صداوسیما یا سینمای ایران مشهور شده قصد داشته ام این یادداشت را بنویسم و باز به تاخیر افتاده است، اما اظهارات اخیر «رایان سرلک» نوجوانی که بازی های خوبی از او دیده ایم و نشان میدهد استعداد خوبی برای بازیگری دارد، انگیزه نگارش مطلب حاضر را تقویت کرد. او در مصاحبه ای گفته که قصد دارد تا سه سال آینده اسکار کم سن ترین بازیگر را بگیرد (سایت عصر ایران، 15 مرداد 1403).
🔻2. حضور نوجوانان در عرصه های هنری گرچه فرصتی برای شکوفایی استعداد آنان است، ولی از سوی دیگر موجب میشود ناگهان خود را در فضایی جدید ببینند که مورد توجه دیگران هستند و در رسانه های مختلف از جمله فضای مجازی، همه از آنها میگویند. اگر خودشان هم فعال فضای مجازی شوند که مشهور شدن شان سرعت بیشتری پیدا میکند. اما مسئله این است که آنان به خاطر نداشتن تجربه لازم یک روی سکه شهرت که کسب محبوبیت است را میبینند اما روی دیگر آن که اتفاقا بسیار بی رحم و وحشت ناک است را نمیبینند. و مشکل از همین جا آغاز میشود، چرا که «شهرت و توجه» انتظار آنها از خودشان و دیگران را بالا میبرد و گمان میکنند مصاحبه و لایک و فوروارد و دعوت برای بازیگری و خلاصه شهرت آنها تا همیشه ادامه دارد. بعد که میبینند چنین اتفاقی نمیافتد سرخورده و مایوس میشوند، دیگر مسیر عادی زندگی شان را هم نمیتوانند ادامه دهند، و چه بسا دست به اقدامات خطرناکی چون خودکشی بزنند. به قول معروف از اینجا رانده و از آنجا مانده میشوند.
🔻3. اتفاقاتی که برای بازیگران نوجوان فیلم هایی چون «باشو غریبه کوچک»، «بچه های آسمان»، و سریال «پایتخت» افتاد نشان میدهد که حلقه مفقوده در مشکلات این سنخ از نوجوانان، مسئله «مدیریت شهرت» است. اگر در کنار آنها از ابتدا کسانی بودند که قدم به قدم بر آنها نظارت داشته باشند و راهنمایی شان کنند که در مواجهه با موج محبوبیتی که ناگهان برای شان در فضای مجازی و فضای فیزیکی ایجاد میشود چه رفتارهایی داشته باشند و چه کارهایی را انجام دهند و چه کارهایی را ترک کنند، قطعا میتوانستند از فرصت ایجاد شده به بهترین وجه برای شکوفایی استعداد بازیگری خود (اگر داشتند) استفاده کنند. و اگر هم مسیر شروع شده تداوم پیدا نکرد دست کم بتوانند به شیوه معقول و کم هزینه به زندگی معمول خودشان برگردند و دنبال کاری بروند که استعداد آن را دارند. تجربه نوجوانانی چون پارسا خائف که در برنامه «عصر جدید» به شهرت رسید ولی درگیر حواشی فضای مجازی و مانند آن نشد نشان میدهد که شهرت اگر درست مدیریت شود چه اندازه میتواند مفید و سازنده باشد.
🔻4. مدیریت شهرت و تربیت اخلاقی نوجوانان برای مراعات «اخلاقِ اشتهار» بر عهده بزرگترهای آنان به ویژه والدین و کارگردان یا تهیه کننده فیلم ها است. طبیعتا هریک از این دو گروه اگر در کنار تجارب خود از یک «صاحب نظر در اخلاق، تربیت، و رسانه» هم مشاوره بگیرند بهتر میتوانند به وظیفه خود در قبال بچه ها عمل کنند. تکلیف والدین که روشن است. آنها باید بدانند که شهرت، مسوولیت میآورد. بنابراین علاوه بر این که باید هیجان ها و رفتارهاری فرزندشان را در فضای مجازی و فیزیکی کنترل کنند، نباید به دنبال استفاده ابزاری و کسب شهرت و منفعت از قِبال فرزند خود باشند.
🔻5. ممکن است دست اندرکاران یک فیلم یا سریال بگویند ما در قِبال آینده یک بازیگر یا رفتارهای بعدی او مسوولیتی نداریم. در پاسخ باید گفت این سخن از نظر قانونی درست است ولی از نظر اخلاقی نه. چرا که به هرحال چون شما در مشهور شدن این نوجوانان موثر بوده اید (و طبیعتا از قِبَل آنها منفعت برده اید) به نوعی در اتفاقات بعدی که برای شان میافتد مسوولیت اخلاقی دارید. به علاوه که هم تجربه های تلخ نوجوانان قبلی را دیده اید هم میدانید که امروز با وجود شبکه های اجتماعی نوجوانانی که در فیلم شما بازی میکنند شدیدا در معرض آسیب های شهرت از طریق این شبکه ها هستند. بنابراین، مسوولیت اخلاقی شما این است که با همکاری والدین شان از همان ابتدا تمهیدات لازم را بیاندیشید تا در عین این که حضور در یک فیلم و سریال برای بچه ها یک تجربه خوشایند میشود آنها بتوانند از لغزش ها و آسیب های این مرحله به سلامت گذر کنند.
15 مرداد 1403
💥اندکی اندیشه ضرر ندارد
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |