✍️حسینعلی رحمتی
قسمت اول این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید
✅ب) جذابیت های ناظر به فُرم
«قالب» و «فُرم» ظرف و ابزار انتقال پیام هستند. از این رو هنگام برنامه سازی برای نوجوانان و جوانان بایستی به این مسئله توجه جدی شود. یک محتوا هراندازه هم ارزشمند و قوی باشد اگر به گونه ای جذاب و متناسب با ذائقه مخاطب تولید نشود به ذهن او منتقل نمیشود یا در آن «ته نشین» و ماندگار نمیگردد.
در ویدیوهایی از سنخ دافی و ساسی و تتلو به این شاخصه ها توجه جدی شده است. به عنوان مثال، استفاده از موسیقی دارای ضرب آهنگ تند و پرتحرک، به کارگیری واژه ها و اصطلاحات رایج بین نوجوان ها (مثل سین کردن، پین کردن، کندی شاپی، میک آپ کردن، بیبی فیس، لوک دادن)، و حتی سبک گویش آنها (مثل مُلدی، دانسیدن، صاب تَوَل، چوقیدم)، همچنین استفاده از رنگ های شاد و اِلِمان های شادی بخش، نشانه هایی از ذائقه شناسی سازندگان این برنامه ها است که طبیعتا در جذب مخاطب نوجوان تاثیر فراوان دارد.
✅ج) عوامل و انگیزه های فرامتنی:
افزون بر مواردی که بیان شد، مجموعه ای از عوامل غیرمستقیم و زمینه های ناپیدا هم وجود دارد که هرچند مستقیما به این ویدیوها مربوط نمیشود ولی به طور غیرمستقیم در استقبال نوجوانان از ویدیوهایی چون دافی و ساسی و تتلو تاثیرگذار است. از این رو،کسانی که در صدد برنامه ریزی و برنامه سازی برای این نسل هستند چنانچه نسبت به این عوامل غفلت یا تغافل داشته باشند چه در شناسایی مسائل این نسل چه در ارائه راه حل برای آنها به مشکل بر میخورند و برنامه های تولیدی شان مورد استقبال عام قرار نمیگیرد. برخی از این عوامل و زمینه های فرامتنی از این قرار است:
🔻1. اعتراض به نادیده گرفته شدن:
نسل جدید از نظر سبک زندگی، علایق و باورها، میزان تحصیلات، و اولویت های زندگی بسیار متکثر است. از این رو چنانچه بخش هایی از آن احساس کند که در خانواده، فضای عمومی، برنامه ها و سیاست های کلان کشوری، یا رسانه های رسمی جامعه جایگاهی ندارد و به چشم نمیآید طبیعتا به اولین کسانی که او را به رسمیت بشناسند روی خوش نشان خواهد داد. تیپ و طیف متفاوتِ نوجوانان حاضر در این ویدیوها شاهدی بر این مدعاست.
🔻2. نیاز به شادی، سرگرمی و فعالیت گروهی:
نوجوانان و جوانان به اقتضای طبع و طبیعت شان علاقه زیادی به مشغولیت های غیرفکری و غیرکاری یا همان تفریح و سرگرمی دارند. گرایش شدید، و گاه در حد اعتیاد آنها به گشت و گذار در فضای مجازی، اشتغال به بازی های رایانه ای، و سر زدن دائم به سایت های دانلود موسیقی ناشی از همین نیاز است. از این رو چنانچه برای شان برنامه های سالمی که چنین شاخصه هایی داشته باشد را تولید نکنیم آنها از بدیل های نامناسب و حتی غیراخلاقی آن استقبال خواهند کرد.
🔻3. تقدم تجارت بر فرهنگ و اخلاق:
این همان چیزی که فیلسوفانی چون تئودور آدورنو، ماکس هورکهایمر و هربرت مارکوزه آن را «صنعت فرهنگ» نامیده اند؛ یعنی نوعی کاسبی کردن با فرهنگ که طبیعتا مبتنی است بر زیربنا دانستن اقتصاد بر همه چیز (برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: فرخ وندی و پارسی، «واکاوی و نقد صنعت فرهنگ در مکتب فرانکفورت»، فصل نامه ترویج علم، ش2(11) 1395). البته نوجوانان نوعا به این وجه ماجرا توجه ندارند، ولی واقعیت این است که وقتی برای افراد و شرکت ها کسب معروفیت و جذب سرمایه مهم باشد، اولویت شان هم جذب مخاطب بیشتر است و طبیعتا برای این کار به راحتی ا خلاق را ذبح میکنند. به همین خاطر برای شان مهم نیست که بیان مضامین اروتیک، معرفی هنرپیشه فیلم های غیراخلاقی، یا تشویق به مصرف مشروبات الکلی چه آسیب هایی به سلامت اخلاقی و روحی و روانی مخاطب نوجوان شان وارد میکند. مهم بیشتر دیده شدن، بیشتر فروختن و کسب سرمایه افزون تر است.
🔻4. تغییر ذائقه نسل جدید:
همان گونه که شیوه خوراک و تفریح این نسل تغییر کرده ذائقه موسقیایی او هم عوض شده است. اقبال کم تر به موسیقی سنتی ایرانی و استقبال از انواع موسیقی های سبک جدید مثل رپ و راک ایرانی و حتی کره ای («کی ـ پاپ») نشانه هایی از این تغییر ذائقه است. البته خود این مطلب بیان گر یک موضوع بنیادی تر، یعنی تحولات هنجاری و ارزشی در این نسل است. این موضوعی است مهم که باید جداگانه به آن پرداخته شود.
7 آبان 1402
❌یک درخواست: لطفا با بیان نظرات خود به صیقل خوردن بحث بالا کمک فرمایید. تشکر
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |