🔻در پژوهش هايي که اخيرا درباره #آينده_پژوهي اخلاقي و اخلاقِ آينده پژوهي (به ويژه در حوزه فناوري اطلاعات) داشتم به مطلبي برخوردم که ديويد هنسون (David Hanson)، طراح ربات معروف «سوفيا» پيش بيني کرده است تا سال 2045 ربات ها از حقوقي چون ازدواج، داشتن سرزمين مستقل، و راي دادن برخوردار مي شوند (سايت www.independent.co.uk).
همچنين مقاله اي ديدم از «آماندا ووره» (Amanda Wurah) استاد دانشگاه مک گيل، با عنوان We Hold These Truths to Be Self-Evident, That All Robots Are Created Equal که به نظرم رسيد بهترين معادل فارسي براي آن (البته بااجازه شيخ اجل سعدي) اين است که «ربات ها در آفرينش ز يک گوهر اند». نويسنده در اين مقاله بر ضرورت تعريف شخصيت حقوقي و تصويب قوانين حقوق بشر براي ربات ها تاکيد کرده بود. البته او مسئله را از منظر حقوقي بررسي کرده و به ابعاد اخلاقي آن کمتر پرداخته است.
🔻 حضور روزافزون ربات ها در زندگي انسان امروز و ميزان هوشمندتر شدن آنها (که در سال هاي آينده با وسعت و شدت بيشتري ادامه پيدا مي کند) نشان مي دهد که اخلاق انديشان و آينده پژوهان حوزه فاوا بايد بيش از پيش توجه به اين عرصه را جدي بگيرند و در صدد پاسخ به پرسش هايي از اين قبيل باشند:
1. آيا اخلاقي بودن براي #ماشين_هاي_هوشمند معنا دارد؟
2. آيا زمان تغيير نگاه به ربات ها از يک ماشين صرفا مکانيکي به يک فاعل اخلاقي (moral agent) فرارسيده است؟
3. آيا بايد در صدد تعريف وظايف و مسووليت هاي اخلاقي براي ربات ها باشيم؟ اصول اخلاقي براي آنها همان اصول مطرح براي انسان ها است؟
4. چه #کدهاي_اخلاقي بايد براي مرتبطان با ماشين هاي هوشمند (مانند طراحان، برنامه نويسان، سازندگان، صاحبان و مخاطبان آنها) نگاشته شود؟
5. اگر استفاده از ربات ها پيامدهايي چون افزايش #بيکاري انسان ها را به دنبال داشته باشد آيا توسعه آنها اخلاقا درست است؟
حسينعلي_رحمتي
1 تير 1397