💢💢 جایگاه فرادستی اخلاق در شخصیت و اندیشه امام علی(ع)
بررسی سیره و سلوک امام علی(ع) در مقاطع مختلف زندگی خود و با اقشار مختلف جامعه از دوست و دشمن، نشان گر آن است که در نظام ارزشی آن حضرت، اخلاقی بودن و اخلاقی زیستن بالاترین و مهم ترین جایگاه را دارد و مقدم بر هر چیز دیگر است. بنابراین، اخلاق را میتوان کلیدواژه، یا یکی از کلیدواژه های شناخت شخصیت امام دانست. افزون بر آنچه گفته شد، موارد زیر نیز از جمله ادله یا قراینی دانست که اهمیت اخلاق را در زندگی و اندیشه آن حضرت نشان میدهد.
⭕️ 1. امام شاگرد مکتب نبوی و دست پروده آن است، از این رو اهداف او از اهداف پیامبر(ص) جدا نیست. پیامبر هدف خود را یک هدف اخلاقی تعریف کرد(انی بعثت لاتمم مکارم) پس هدف امام هم غیر از اخلاق نمیتواند باشد.
⭕️ ⭕️ 2. امام یک مسلمان است، از این رو گفتار و رفتار و اهداف او در راستای اسلام تعریف میشود. هدف بنیادین اسلام رشد و تعالی انسان ها به ویژه از منظر اخلاقی است و معیار برتری انسان ها از یکدیگر نه به مال و ثروت و مقام که به برخورداری آنها از ارزش های اخلاقی است («ان اکرمکم عندالله اتقیکم»، حجرات/ ۱۳). بر این مبنا میتوان گفت که در نزد امام نیز اخلاق جایگاهی والا دارد.
⭕️ ⭕️ ⭕️ 3. از سخنان و سفارش های امام به دیگران، به ویژه یاران و کارگزاران خود، به روشنی به دست میآید که از نگاه آن حضرت مسلمان واقعی مسلمان اخلاقی است. در این باره به عنوان نمونه میتوان از نامه به مالک اشتر هنگام انتصاب وی به عنوان حاکم مصر نام برد که پیش از آن که درباره سیاست سخن بگوید درباره اخلاق به وی سفارش میکند. او از مالک میخواهد که تقوی را رعایت کرده، از اوامر و نواهی خداوند تبعیت کند، خدا را با قلب و دست و زبانش یاری کند، از شهوات دوری نماید و مواظب نفس اماره باشد(ص325، نامه 35).
🍀🍀 ساحت های پنج گانه اخلاق در نهج البلاغه
یکی از برتری های نهج البلاغه از منظر اخلاق آن است که این کتاب، همچون صاحب آن، از نوعی جامعیت برخوردار است؛ به این معنا که به همه ابعاد زندگی انسان توجه کرده و برای هر یک از این عرصه ها و ابعاد دستورات اخلاقی ویژه ای ارائه نموده است. امام علی(ع)، به عنوان مثال، نه چون یک عارف و زاهد گوشه گیر بود که از جامعه وارهد و به سرنوشت دیگران بی توجه باشد، نه چون یک کنشگر اجتماعی و یک مرد سیاسی بود که مشغول شدن به اصلاح «دیگران» او را از اصلاح و تربیت «خویش» غافل کند. شخصیت منظومه وار علی(ع) و تمثل اخلاق در وجود او است که موجب میشود وی را بتوان در هر زمانی به عنوان یک الگو/اسوه اخلاقی معرفی کرد. نیز این چند بعدی بودن و توجه وی به ساحت های مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان است که ما را وا میدارد تاکید کنیم زیست اخلاقی انسان امروز و به ویژه زیست اخلاقی مردم و مدیران جامعه امروز ما به شدت نیازمند کسی چون امام و کتابی چون نهج البلاغه است. به هر روی، در این جا گزارشی کوتاه از مباحث مطرح شده در این کتاب در ساحت های پنج گانه اخلاق ارائه میشود.
💢💢 الف) ساحت اول: مبادی و مبانی اخلاق
مبادی و مبانی اخلاق، که بیشتر به فلسفه اخلاق مربوط است تا اخلاق هنجاری، عهده دار تبیین اصول بنیادینی است که دیگر عرصه های اخلاق بر آن پایه گذاری میشود. این مبانی به نوعی جهان بینی اخلاقی شخص را معین میکند. موارد زیر را میتوان از جمله مبانی اخلاقی مطرح شده در نهج البلاغه دانست.
⭕️ 1. آدمی دارای کرامت است: در نهج البلاغه چندین نشان برای کرامت انسان بیان شده است. یکی این که خداوند از دمِ خود در وجود او دمید تا صورت انسان یابد(ص4، خطبه 1) از این رو انسان صبغه ای الاهی دارد. دیگر این که او مسجود فرشتگان است: «پس ]خداوند[ فرمود: آدم را سجده کنید ای فرشتگان! فرشتگان به سجده افتادند جز شیطان، که دیده معرفتش از رشک تیره شد و بدبختی بر او چیره...»(ص5، خطبه 1).
⭕️ 2. انسان،حامل امانت الاهی است: خداوندن امانت را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه داشت و آنان از پذیرش آن سر باز زدند و بر آدمی عرضه کرد و او پذیرفت (ص236، خطبه 200).
⭕️ 3. انسان ها از نظر سرشت و سرنوشت متفاوت اند: «سرشت مردمان از یکدیگر جداشان ساخته است، و میانشان تفرقه انداخته، که ترکیبشان از پاره ای زمین است که شور یا شیرین است، و خاکی درشت یا نرمین»(ص265 خطبه 234).
⭕️ 4. انسان موجودی دارای اراده و اختیار است: او این امکان را دارد که با بهره گیری از قوه عقل و خرد راه را از بی راهه باز شناسد: «در این دنیا بدانها ]انسانها[ فرصت دادند تا از گمراهی برهند، و راه را بدانها نمودند، تا بیراهه نروند. از زندگانی بهره گرفتند چندانکه تحصیلِ رضای خدا را شاید. و آن مایه از خرد یافتند که گَردِ شبهت را زداید» (ص61، خطبه 83).
⭕️ 5. آدمی در معرض خطا و لغزش است: «]و خداوند از پیامبران[ به زبان وحی پیمان ستد – و هر پیامبر آن را شنید- که امانتِ او نگاه دارد و حُکم خدا را به دیگران برساند، و این هنگامی بود که بیشتر آفریدگان از فطرت خویش بگردیدند و طومار عهد در نوردیدند، حق او را نشناختند و برابر او خدایانی ساختند. شیطان ها آنان را از خداشناسی به گمراهی کشیدند، و پیوندشان را با پرستش خدا بریدند»(ص5، خطبه1).
⭕️ 6. آدمی از قدرت تمیز حق از باطل برخوردار است: «]خداوند انسان را آفرید[ با دانشی که بدان حق را از باطل جدا کردن داند، و مزه ها و بوی ها و رنگ ها و دیگر چیزها را شناختن تواند.» (ص5، خطبه 1).
⭕️ 7. امکان تربیت اخلاقی انسان وجود دارد: از مجموعه اوامر و نواهی اخلاقی که امام در نهج البلاغه مطرح کرده چنین به دست میآید که از منظر وی، هر چند آدمی همواره در معرض وسوسه های شیطانی قرار دارد اما امکان رشد و تعالی اخلاقی و بازگشت از خطا برای او وجود دارد. در غیر این صورت، معنا نداشت که امام این همه سفارش به انجام فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی داشته باشد. همچنین طرح بحث توبه از سوی امام (از جمله در ص5، خطبه 1) نشان گر اعتقاد وی به اراده و اختیار انسان و امکان رشد و تعالی معنوی و اخلاقی اوست.
🍃🍃(ادامه دارد)