چالش های فراروی اخلاق دینی در عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی
2/2/1403
«چالش های فراروی اخلاق دینی در عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی»: گزارش یک نشست علمی
نوزدهمین نشست علمی هفتگی «دین، چالش های روز» با عنوان «چالش های فراروی اخلاق دینی در عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی» با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسینعلی رحمتی، عضو هیات علمی گروه اخلاق کاربردی پژوهشگاه قرآن و حدیث در روز چهارشنبه۲۹فروردین ماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۱، با همکاری پژوهشگاه قرآن و حدیث، انجمن کلام اسلامی و مرکز علمی پاسخگویی به مسائل دینی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر رحمتی هدف بحث را، شناخت برخی از چالش های عملی و نظری ناشی از فراگیر شدن فاوا و هوش مصنوعی عنوان کرد تا انگیزه ای برای راهکارهای جدی و عمیق ایجاد شود. ایشان با تعریف چالش، بیان کرد که چالش ها گاهی به صورت سوال و شبهه در عرصه نظر هستند و گاهی مشکل و مسئله در عرصه عمل.
ایشان در ادامه به برخی از مهم ترین چالش های نظری اشاره کرد که موارد زیر از آن جمله است:
۱ جهت دهی به معرفت اخلاقی انسان: از دیدگاه دینی بین عمل و نظر ارتباط وجود دارد. این همان نظریه معروف «فضیلت و معرفت» است که در فلسفه اخلاق مطرح شده است. این امر نشان دهنده این موضوع است که سامانه معرفتی انسان میتواند بر باورها، جهتگیریها و رفتار او موثرباشد. به طور مثال، ممکن است در هوش مصنوعی و chatbot های پاسخ به سؤالات مانندchatGPT این اتفاق بیفتد، که هنگام ارائه اطلاعات به فرد، اطلاعاتی با سمت و سویی مشخص به او بدهند و بر روی رفتار اخلاقی او تغییر ایجاد کنند. چرا که مثلا اگر فرد یک انسان خدامحورباشد، رفتار اخلاقی او با فردی که چنین ویژگیهایی را ندارد، متفاوت است.
۲. تضعیف نیاز اخلاق به دین: رابطه دین و اخلاق یک موضوع باسابقه و مهم در فلسفه اخلاق است. دین میتواند انگیزه اخلاقی عمل کردن را افزایش دهد. اخلاق نیز در زمینههایی میتواند به دین کمک کند از جمله در اثبات وجود خدا. یکی از چالشهایی که فضای مجازی و دادههای آن میتواند ایجاد کند این است که به مرور زمان و به دلایل مختلف، حتی مخاطب دیندار و خداباور را به این نتیجه برساند که برای اخلاقی بودن نیازی به دین نیست. به عبارتی شما میتوانید یک انسان اخلاقی باشید بدون اینکه دیندار باشید. در نتیجه دوگانهسازیهایی بین دین و اخلاق یا دینداری و اخلاقمداری ایجاد میشود.
۳. تضعیف جایگاه دین در ارایه اسناد و راهکارهای اخلاقی: برخی معتقدند امروزه میتوان با استفاده از هوش مصنوعی اصول اخلاقی زندگی را مشخص کرد. حجم دادههای هوش مصنوعی صدها هزار برابر یک انسان است و قدرت تجزیه و تحلیل و پردازش آن بالاست. در نتیجه میتواند یک کتاب اخلاقی به ما بدهد و دستورات اخلاقی را به ما بگوید و لازم نیست برای این کار به دین مراجعه کنیم.
۴. تضعیف عواطف اخلاقی: نقش عواطف در اخلاق، بحث مهمی است. اینجا بحث، در مورد نقش عواطف در ایجاد انگیزش اخلاقی و اخلاقی عمل کردن است. فضای مجازی چون یک رابطه ماشینی را تعریف میکند، میتواند این عاطفه را تضعیف کند.
۵. ترویج نسبی گرایی اخلاقی: آموزههای دینی قائل به مطلق بودن اصول اخلاقی است. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میتوانند این موضوع را به چالش بکشند و ما را به نسبیگرایی برسانند. بخشهایی از این نسبیگرایی به خصوص در نسبی گرایی معرفتی و فرااخلاقی، ممکن است با آموزههای دینی ما سازگار نباشد.
۶. ارائه تعریفی جدید از فاعل اخلاقی: اگر کمکم ماشینها انساننما یا انسانگونه شوند این سؤال مطرح میشود که آیا آموزههای اخلاقی و دینی ما برای ماشینهای هوشمند هم کاربرد دارد یا نه؟ ماشینهای هوشمند، فقط یک وسیله نیستند و ممکن است کمکم تبدیل به شبه انسان شوند و نمیتوانیم به عنوان ابزار آنها را به کار ببریم زیرا قدرت پردازش قوی دارند و ممکن است به مرور قدرت آگاهی و اختیار پیدا کنند و از زیر یوغ الگوریتمهایی که طراحی شدهاند، خارج شوند.
۷. جاودانگی انسان: درنگاه دینی ما هرچه مربوط به خداست جاودانه است. این نگاه دینی با آمدن هوش مصنوعی و فراگیر شدن فناوریهای جدید مانند فناوریهای تزریقی که از طریق رگ وارد بدن انسان میشوند و میتوانند روی سلامتی انسان تأثیر بگذارند یا فناوری های پیوندی مانند نیورالینک (هوش انسانی به هوش مصنوعی)، کمکم این ایده شکل میگیرد که میتوانیم از فرآیند پیرشدن انسان جلوگیری کنیم. این ایده ممکن است به جایی برسد که معتقد شود انسان فناناپذیر است. در مقابل دیدگاه دینی این ایده یک چالش بسیار جدی ایجاد میکند و بحث خداوند، معاد، پاداش اخروی و همه این موارد را به چالش میکشد.
۸. اخلاق، جنسیت، خانواده: فضای مجازی و همچنین فناوریهای جدید به طور مستقیم و در مواردی به طور غیرمستقیم بر دیدگاهها و باورهای دینی ما درباره اخلاق جنسیت و اخلاق مربوط به خانواده میتوانند تأثیر بگذارند. اصل ازدواج و تشکیل خانواده یک امر اخلاقی از نظر دینی است. فضای مجازی و فناوریهای جدید به طور جدی این موارد را مورد چالش قرار دادهاند. بحث بدنمندی در رابطه با خانمها مطرح است. امروزه گاهی گفته میشود که بدن من، قانون من است. یعنی من مالک بدنم هستم و خودم تصمیم میگیرم چه کاری درباره بدنم خوب و چه کاری بد است. این بحث با آموزههای دینی ما که میگوید خدا مالک و خالق است، در تناقض است. ابژه شدن زن یعنی زن در دنیا و جامعه امروز نقشی متفاوت از نقشی که دین و اخلاق دینی برای او تعیین کرده، دارد و این در حال فراگیر شدن است.
دکتر رحمتی در ادامه بحث، به برخی از چالش های عملی ناشی از فراگیر شدن هوش مصنوعی اشاره کرد و به عنوان نمونه موارد زیر را برشمرد:
۱.تضعیف الگوهای سنتی اخلاق: در اخلاق سنتی و دینی ما الگوها و اسوههای اخلاقی جایگاه مشخصی دارند؛ اول پیامبر اکرم (ص) و پس از آن ائمه، عالمان اخلاق و انسانهای بافضیلت از الگوهای اخلاقی هستند. از وجوه اشتراک این افراد این است که شناخته شدهاند و سعی میکنند بین علم و عمل طبق باورهای اخلاقی عمل کنند. فضای مجازی و به طور خاص شبکههای اجتماعی میدانی را فراهم کرده اند که الگوهای اخلاقی جدیدی پا به عرصه وجود بگذارند. این الگوها نوعاً هیچ سابقه تلمذ نزد استاد یا سلوک اخلاقی ندارند و ممکن است کاری که انجام میدهند غیراخلاقی باشد و بدیهی است که این با اخلاق دینی و حتی غیردینی سازگار نیست.
۲.حد و مرز اخلاقی توسعه هوش مصنوعی: در اخلاق دینی ما حد و مرزی برای کارها وجود دارد. توسعه فناوریها ممکن است این موضوع را زیر سؤال ببرد و در بحث منفعت، حد خاصی قرار ندهد. این کار میتواند پیامد خطرناکی داشته باشد. برای یک شرکت تولید فناوری مهم این است که سود بیشتری به دست آورد و از رقبا عقب نیفتد اما اینکه چنین کاری چه تبعاتی دارد، ممکن است مهم نباشد. این کار خلاف آموزههای اخلاقی و دینی ماست.
۳. تاثیرگذاری بر روی تصمیم گیری اخلاقی: کاربر فضای مجازی در هر جایگاهی که باشد هر لحظه در معرض تزاحم اخلاقی و دوگانگیها و دشواریهای تصمیم است. اخیراً یک شرکت توسط هکرها هک شد. هکرها اطلاعات شرکت را به دست آورده بودند و از شرکت مبلغی را درخواست کردند. در اینجا رئیس شرکت به مشکل برمیخورد و نمیداند چه کاری انجام دهد. اگر پول را به هکرها بدهد، حریم خصوصی مشتریان خود را حفظ کرده است اما از طرف دیگر هکرها را به ادامه دادن کارهای نادرست شان تشویق میکند. این یکی از دوراهههای اخلاقی است. دوراهه دیگر این است که آیا من به عنوان پدر یا مادر اجازه دسترسی به فضای مجازی را به فرزندم بدهم یا نه. اگر اجازه ندهم، زندگی امروز فرزند من به فضای مجازی بستگی دارد و به مشکل برمیخورد و اگر اجازه دهم، ممکن است در معرض مشکلاتی قرار بگیرد. اینگونه چالشها در کتابی به نام "تزاحم اخلاقی در شبکههای اجتماعی" آورده شده و انتشارات دارالحدیث این کتاب را منتشر کرده است.
۴.قباحت زدایی از رذایل اخلاقی:در آموزههای اخلاقی ما بسیار تأکید شده است که به دنبال کارهای بد نروید و حتی کارهای بد کوچک هم انجام ندهید زیرا این کار موجب میشود به دنبال گناهان بزرگتر بروید. فضای مجازی تا حدی میتواند قباحت اخلاقی بعضی کارها را از بین ببرد و زمینه ساز رفتارهای زشت در مقیاس کلان شود.
۵.چالش احترام:در آموزههای دینی داریم که به پدر و مادر، استاد، دین و باورهای دینی باید احترام گذاشت. فضای مجازی میتواند این موضوع را به چالش بکشد. برای مثال ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر میشود که فرد با پدر و مادر خود یا با استاد و دانشآموز خود شوخیهای رکیک میکند. این چالش میتواند مشکلساز باشد.
در پایان این نشست دکتر رحمتی با اشاره به این که مواجه و شناخت این چالش ها چند مرحله دارد، خاطرنشان کرد که اولا باید این راهکارها شناسایی شود ثانیا برای اجرایی شدن آنها نوعی وفاق و همدلی و همفکری و همراهی بین افراد و نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز از یک سو، و بین آنها و عموم کاربران فضای مجازی از سوی دیگر ایجاد شود.