هزاران فرد و موسسه در کشورمان هستند که با مراعات اصول اخلاقی و در راستای اهداف معقول از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند. طبیعتا اگر روزی (خدای ناکرده) اینستاگرام فیلتر شد این افراد حق دارند که ناراحت شوند. اما:
شما که در لایو اینستاگرامی ات با یک نوجوان چهارده ساله درباره مسائل جنسی صحبت میکنی، حق اعتراض نداری
شما که اینتسا را پاتوق تبلیغ سایت های قماربازی و شرط بندی کرده ای و سرمایه مردم را به جیب میزنی، حق نداری
شما که دم دست ترین و سخیف ترین جوک ها وشوخی های جنسی و قومیتی را دستمایه ساخت ویدیوهایت کرده ای، حق نداری
شما که برای جذب فالوور و افزایش ممبر هر روز یک بازی در میآوری، و به خودت اجازه هر رفتاری را میدهی، حق نداری
شما که برای افزایش لایک و دیده شدن در فضای مجازی مطلب دروغ منتشر میکنی و تیترهای غیرواقعی و فریبنده میزنی، حق نداری
شما که صفحه ات را مرکز انتشار خبرهای زرد و دامن زدن به حاشیه های بی فایده زندگی دیگران کرده ای و از این طریق وقت و سرمایه مخاطبان ات را بر باد میدهی، حق نداری
شما که اینستا را ابزار تهدید و شاخ و شانه کشیدن برای دیگران، و تهدید و خفت گیری کرده ای، حق نداری
شما که با انتشار چالش های غیراخلاقی، زشتی رذایل اخلاقی را از بین میبری و دیگران را به انجام آنها تشویق میکنی، حق نداری
شما که بی پروا و بدون اجازه، اطلاعات زندگی دیگران را منتشر میکنی و زمینه دست اندازی به حریم خصوصی شان را فراهم میکنی، حق نداری
و بالاخره، شما که با عضو شدن، لایک کردن، فوروارد کردن و کامنت گذاری، اخلاق ستیزان را به تداوم کارشان تشویق میکنی، خود یکی از مهم ترین عوامل ایجاد محدودیت برای شبکه های اجتماعی، و متضرر شدن هموطنان ات هستی، حق اعتراض نداری
آزادی استفاده از فضای مجازی باید با «احساس مسوولیت و تعهد اخلاقی» همراه باشد. بنابراین کسی که دومی را ندارد در فقدان اولی نباید آه و ناله سر کند.
پ. ن:
1. منظور از حق در اینجا حق اخلاقی است نه قانوني و حقوقي. اگر قانون به کسی اجازه ابراز نظر و انتقاد را داده باشد کسی نمیتواند او را ازا ین حق محروم کند مگر خود قانون. اما بحث اخلاق تا اندازه ای فرق میکند. ممکن است کاری از نظر قانونی مجاز باشد ولی از نظر اخلاقی غیرمجاز.
2. اینستا به عنوان نمونه بود، وآنچه گفته شد درباره دیگر شبکه های اجتماعی هم صدق میکند.