کارکردهای فضای مجازی در تحقق اهداف اخلاقی دروس معارف اسلامی
حسينعلي رحمتي
جستارگشایی
اجازه دهید نگاهی به اطراف مان بیاندازیم و به خیل گسترده جوانان حاضر در شبکه های اجتماعی از منظر دانشجویان دروس معارف اسلامی بنگیریم آن گاه از خود بپرسیم نسبت این نسل با فضای مجازی چیست و از آن مهم تر، این حضور برای ما به عنوان «استادِ دروسِ معارف اسلامی» چه پیام هایی دارد؟ همچنین به پرسشی مهم تر نیز بیاندیشیم: آیا اُنس و الفت روز افزون دانشجویان با فضای مجازی، تعریفِ متعارف از «کلاسِ درسِ معارف اسلامی» را به چالش کشیده و زمان آن رسیده که تعریف و تصویری جدید از این اصطلاح ارایه دهیم؟ در این صورت آیا مفهوم و شاخصه های «استادِ درسِ معارف اسلامی» هم نیازمند بازنگری است؟
در نوشتار حاضر گرچه به طور مختصر به برخی از این پرسش ها پاسخ داده خواهد شد ولی بهانه نگارش این مکتوب، طرح این پرسش بود که «آیا فضای مجازی میتواند اهداف اخلاقی و صنفی گروه ها و دروس معارف اسلامی دانشگاه ها را تامین کند؟». به گمان نگارنده با توجه به فراگیری فضای مجازی در زندگی انسان امروز، پاسخ پرسش بالا مثبت است و چندان نیاز به شرح و بسط ندارد؛ چرا که همه آشکارا میبینیم که هر شهروند جامعه ما مانند شهروندان دیگر جوامع، و هر یک از اساتید دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها، مانند میلیون ها هم وطن خود، هر روز مجبورند بسیاری از کارهای روزمره خود از وظایف شغلی تا پرداخت قبوض خدماتی، سفرهای درون شهری با تاکسی های آنلاین و حتی خرید ضروریات زندگی خود را با استفاده از فضای مجازی انجام دهند. با فراگیر شدن ویروس کرونا (Covid-19) نیز برگزاری کلاس های حضوری در دانشگاه ها محدود شده و همه اساتید، از جمله اساتید معارف اسلامی، درس های خود را با استفاده از پلتفرم های خاص تدریس در فضای مجازی انجام میدهند. بنابراین، وقتی که فضای مجازی میتواند در خدمت برآورده کردن نیازهای شخصی اساتید معارف اسلااست به طریق اولی میتواند در خدمت وصول به اهداف کلان درسی آنها نیز باشد.
نکته دیگر این که گرچه گروه معارف اسلامی در دانشگاه ها متکفل ارایه چندین درس است ولی آنچه در این مقاله ارایه میشود بیشتر نگاهی اخلاقی به اهدافِ کلانی است که برای این دروس در نظر گرفته شده است. از آنجا که طبیعتاً مخاطب این نوشتار، اساتید دروس معارف اسلامی هستند و کم و بیش با اهداف درس های خود آشنایی دارند، این اهداف نیاز به شرح و بسطی ندارد بلکه صرفاً اشاره ای به آنها میشود که زمینه ساز بیان مقصود اصلی این مقاله باشد.
ضرورت بحث حاضر از آنجا ناشی میشود که طبق برخی بررسی ها و پیمایش های انجام شده[1] درصد قابل توجهی از دانشجویان از نحوه برگزاری دروس معارف اسلامی رضایت ندارند. طبیعتاً این نارضایتی موجب موضع گیری منفی نسبت به این دروس و اساتید آن و در نتیجه بازماندن درس های معارف اسلامی از وصول به اهداف خود میشود. به همین خاطر بایست ضمن شناسایی علل و عوامل بروز این وضعیت، برای بهبود آن چاره اندیشی کرد.
در این راستا، «ابزارهای مناسب» برای دروس معارف اسلامی باید شناسایی و اساتید آن نسبت به بهره گیری از آنها توجیه شوند. یکی از مهم ترین این ابزارها «فضای مجازی» است. این موضوع را میشود و باید از ابعاد و منظرهای مختلفی بررسی کرد ولی در مکتوب حاضر سعی شده از منظر اخلاقی نقش این فضا در وصول اساتید معارف اسلامی به اهداف خود بررسی شود.
با توجه به آنچه گفته شد، پاسخ به پرسشی که ابتدای بحث مطرح شد را مثبت فرض کرده و سؤال دیگری را که به نظر میرسد مهم تر و اساسی تر است مطرح میکنیم: فضای مجازی «چگونه» میتواند اهداف اخلاقی و صنفی گروه ها و دروس معارف اسلامی دانشگاه ها را تامین کند؟ پاسخ به این پرسش مبتنی بر این است که ببینیم اصولا هدف های برگزاری دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها چیست.
اهداف سه گانه دروس معارف
در یک تقسیم بندی، برای دروس معارف اسلامی میتوان یک هدف اولیه، یک سری اهداف میانی و یک هدف غایی و بنیادین تعریف کرد. هدف اولیه عبارت است از افزایش آگاهی دانشجویان نسبت به آموزه های اسلامی در گرایش های پنج گانه تعریف شده برای آن ها. اما اهداف میانی ناظر به فرارفتن دانشجو از هدف اولیه و رسیدن به هدف غایی است. برخی از این اهداف عبارت است از: احساس مسؤلیت نسبت به دیگران و سفارش آنان به کارهای نیک و بازداشتن آنها از کارهای بد (امر به معروف و نهی از منکر)، مشارکت در کارهای خیر، نشر دانش و انتقال دانسته های خود به دیگران، کمک به رشد و توسعه جامعه و کاهش رنج و آلام هم وطنان خود. اهداف میانی زمینه سازی است برای تبدیل شدن دانشجو به یک «فاعل اخلاقی» (Moral agent) که، با توجه به گرایش های تعریف شده برای او بیشترین تقید را به مراعات اخلاق در عرصه زندگی فردی و اجتماعی خود داشته باشد.
هدف اولیه بیشتر صبغه آموزشی و هدف دوم، صبغه تربیتی و اخلاقی دارد. میزان موفقیت در رسیدن به هدف اولیه با معیارهای کمیت پذیری چون کسب نمره لازم در آزمون و انجام تکالیف کلاسی قابل سنجش است ولی شناخت میزان موفقیت استاد در رهنمون کردن دانشجو به هدف دوم، کاری آسان و مکانیکی نیست؛ بلکه در طول زمان و با مشاهده نوع کنش های دانشجو در موقعیت های گوناگونی که با آن مواجه میشود قابل سنجش است.
هدف غایی دروس معارف ناظر به «قُرب الی الله» است. از آنجا که بر اساس نگرش دینی، خداوند در رأس نظام هستی و مبدأ و مقصد همه چیز است «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»[2]و از آنجا که خداوند خیر و کمال مطلق است، پس یک فاعل اخلاقی به هر اندازه که «صبغه الهی» بگیرد و به خداوند نزدیک تر شود بهره بیشتری از سعادت و کمال را برده است؛ و این همان نظریه قُرب الهی است که در فلسفه اخلاق مطرح شده است.
اهداف مطرح شده هرچند ناظر به دانشجویان دروس معارف اسلامی بود اما از جهت دیگر نوعی هدف برای اساتید هم محسوب میشد. جدای از آن اهداف، از منظر صنفی نیز میتوان برای خود اساتید نیز از نظر کاری و صنفی اهدافی را تعریف کرد. این اهداف از یک جهت صبغه کاری دارد، از قبیل ارتباط با دانشجویان یا مسؤلان دانشگاه، انجام مکاتبات اداری، تدریس آنلاین و مانند آن. اما از جهت دیگر اهدافی اخلاقی در پسِ آن نهفته که عبارت است از انجام هرچه درست تر و متقن تر وظیفه مهمی که بر عهده دارند که افزون بر این که حکم وجدان اخلاقی آن هاست، عمل به دستورات دینی نیز است؛ از جمله این سخن پیامبر خدا(ص) که فرمود: «إنّ اللَّه تعالى یحبّ إذا عمل أحدکم عملا أن یتقنه[3]».
فضای مجازی؛ ابزار، و ظرف تحقق اهداف اخلاقی
وصول به اهدافی که گفته شد نیازمند بهره گیری از اسباب و ابزار است؛ که گفته اند: «أَبَى اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِأَسْبَابِهَا[4]». طبیعتا این ابزار میتواند متناسب با هر زمان متفاوت باشد، اما امروزه و از منظر این بحث، یکی از مهم ترین، مؤثرترین و در دسترس ترین آنها «فضای مجازی» است.
هم اکنون تقریباً همه دانشجویان با استفاده از تلفن های همراه و اتصال آسان به اینترنت، به مجموعه بزرگی از برنامه ها و داده ها دسترسی دارند و افزون بر آن با بهره گیری از این امکانات، فعالیت های آموزشی و علمی خود را نیز انجام میدهند؛ و البته از این فضا برای سرگرمی و دور زدن ممنوعیت ها و محدودیت های رسمی و عرفی فضای حقیقی نیز استفاده میکنند. از سوی دیگر، این دانشجویان با عضویت در «شبکه های اجتماعی» به مجموعه ای وسیع از افراد مرتبط میشوند و با حضور شبانه روزی در این شبکه ها و شکل گیری مجموعه ای از مراودات به طور لحظه ای در حال دریافت اطلاعات و آگاهی هایِ درست و نادرست هستند.
از منظر دروس معارف اسلامی باید گفت داده هایی که این دانشجویان دریافت میکنند و فضای گفتمانی که در آن قرار میگیرند، بر باورهای دینی و رفتارهای اخلاقی شان تأثیرات چندگانه ای را از خود باقی میگذارد. اساتید معارف تا با این تأثیرات آشنا نشوند نسبت به واقعیت فضایی که دانشجویان شان در آن زندگی میکنند شناخت کافی نخواهند داشت و طبعیتاً از این فضا نمیتوانند برای وصول به اهداف پیش گفته استفاده کنند.
فضای مجازی برای دانشجویانی که در درس معارف اسلامی شرکت میکنند چه آورده هایی دارد؟ موارد زیر برخی از مهم ترین آن هاست:
1. فراهم شدن میدانی جدید و وسیع برای کنشگری اخلاقی
بسیاری از دانشجویان امروزه با استفاده از امکانات فضای مجازی به گسترش فضایل اخلاقی کمک میکنند. آنان با تشکیل گروه های مختلف علمی به ارتقای سطح علمی جامعه یاری میرسانند؛ نشست های علمی برگزار میکنند، به یاری نیازمندان میشتابند، از منافع ملی کشورشان دفاع میکنند و با استفاده از این فضای تازه، استعدادها و توانایی های خود را شکوفا میسازند. انجام کارهایی از این دست با این شدت و وسعت تا چند سال قبل امکان پذیر نبود.
2. آشنایی با دیدگاه های مختلف درباره معارف اسلامی
فضای مجازی به خاطر ساختار گسترده و تقریباً کنترل ناپذیر خود این امکان را فراهم میکند که افراد، دیدگاه های خود را درباره دین و معارف دینی بیان کنند؛ دیدگاه هایی که گاه به خاطر محدودیت های فضای رسمی، امکان طرح در فضای واقعی را ندارد. دانشجو در این فضا با نگرش های غیردینی و یا ضددینی آشنا میشود. او از این رهگذر نگرش های متفاوتی درباره ماهیت دین و دینداری پیدا میکند؛ دیدگاه هایی که ممکن است اصلاً دینی نباشد یا اگر هم دینی است، ناظر به دین اسلام نباشد، اگر هم مبتنی بر اندیشه های اسلامی است لزوماً منطبق و سازگار با معارفی نباشد که در فضای دانشگاهی و در قالب دروس معارف اسلامی با آنها آشنا شده است.
3. آگاهی از سبک های مختلفِ زیست دینی و اخلاقی
دانشجو امروزه از دریچه فضای مجازی میتواند مشاهده کند که پیروان هر یک از ادیان و مذاهب و باورمندان به تفکرات اخلاقی گوناگون در سراسر کره زمین چگونه براساس معیارهای مورد پسند خود زندگی میکنند. این آشنایی زمینه مقایسه سبک های زندگی را با آنچه استاد معارف اسلامی به او معرفی میکند فراهم مینماید. استاد معارف اسلامی چنانچه با آنچه بر سر این سفره رنگین پیش روی دانشجو نهاده شده آشنایی نداشته باشد طبیعتاً نمیتواند آن گونه که باید سبک های زندگی دینی و اخلاقی دیگران را نقد و از سبک زندگی اسلامی دفاع نماید.
4. یافتن مجال برای «زیستن از نوعی دیگر»
در جامعه ما، مانند دیگر جوامع، مجوعه ای از قوانین رسمی، باورهای دینی و اخلاقی و آداب و رسومی وجود دارد که چارچوب ها و محدودیت هایی را برای جوان دانشجو فراهم میکند، اما فضای مجازی به خاطر ساختار ویژه خود برای او این امکان را فراهم کرده که موارد زیادی از این چارچوب ها را نادیده بگیرد و گفتار و رفتاری متفاوت داشته باشد و به تعبیری، شاید بتوان گفت یک نظام ارزشی متفاوت از آنچه در آموزش های رسمی دانشگاه ها بیان میشود برای خود طراحی نماید. بنابراین، استاد درس معارف اسلامی نباید گمان کند رفتار و گفتار و حرکات و سکناتی که از دانشجویان در فضای حقیقی میبیند بیانگر «همه» وجوه شخصیت و اندیشه آنان است.
شرایط موفقیت در رسیدن به اهداف اخلاقی دروس
با توجه به آنچه گفته شد، اینک به پرسشی که در ابتدا مطرح شد باز میگردیم: اساتید معارف اسلامی برای وصول به اهداف اخلاقی این دروس چه باید بکنند؟ پیش از پاسخ بایستی به این نکته اشاره کرد که آنچه درباره فضای مجازی گفته شد به معنای آن نیست که کاری از دست اساتید بر نمیآید و باید در مواجهه با آن منفعل باشند، بلکه به عکس، هدف این است که بر لزوم مواجهه فعالانه با این فضا تأکید شود. برای موفقیت در این مسیر، توجه به موارد زیر لازم است:
1. حضور عینی و معرفتی در فضای مجازی
این حضور یک سطح شکلی دارد و یک سطح محتوایی، که هر دو برای استاد لازم است. سطح شکلی آن است که استاد روش استفاده از فضای مجازی برای انجام کارهایی چون انجام امور اداری، تدریس آنلاین، و حضور در شبکه های اجتماعی برای ارتباط با دیگران و دسترسی به اخبار را بداند. اما از آن مهم تر، حضور او باید ناظر به شناخت فضای گفتمانی حاکم بر فضای مجازی، کارکردها و کژکارکردهای اخلاقی آن، سنخ مناسبات اخلاقی و غیراخلاقی که در این فضا شکل میگیرد، تأثیر این فضا بر بینش، منش و کنش دانشجو و شکل گیری هویت اخلاقی او باشد. این ها در واقع «خطوط سفید» و نانوشته ای است که شناخت آن نیاز به توجه و دقت فراوان دارد.
2. توجه به فضای مجازی به عنوان یک منبع هنجارگذار
از منظر بحث فضای مجازی، کلاس درس معارف اسلامی در واقع نه یک کلاس به معنای آکادمیک و سنتی آن، بلکه یک همایش یا کنفرانس است با حضور اندیشوران متعدد و اندیشه های متفاوت و متکثر. از این رو استادی که عهده دار تدریس معارف میشود در واقع پذیرفته است که در چنین همایشی شرکت کند و دیدگاه های خود را در معرض داوری دانشجو قرار دهد. مشخص است که در این صورت حضور در کلاس معارف، دیگر صرفاً انتقال مجموعه ای از معرفت ها و داده های دینی به دانشجو نیست، بلکه فراتر از آن، شرکت در هماوردی جدی با اندیشه هایی مختلف است که پذیرش هرکدام بر اندیشه و شخصیت اخلاقی دانشجو تأثیرات متفاوتی باقی میگذارد. بنابراین، استاد معارف اسلامی باید ساختار این میدان را بشناسد، از قواعد حاکم بر آن آگاه باشد، با دیدگاه های مطرح در آن آشنا باشد و این دیدگاه ها را تحلیل و نقد کند. همچنین باید آگاهی داشته باشد که انواع دیدگاه هایی که در فضای مجازی در باب دین و اخلاق مطرح میشود با آن نگرشی از اسلام که استاد در کلاس از آن دفاع میکند چه وجوه اشتراک و افتراقی دارد و برتری های آن نسبت به دیدگاه های دیگر چیست.
3. تغییر روش از «خطابه» به «گفت وگو»
مونولوگ یا «تک گویی»، شاخصه تبلیغات دینی در دوره پیشافضای مجازی است. ساختار فضای مجازی به گونه ای است که تا حد زیادی افراد را وادار به گفت وگو میکند و فرد نمیتواند هرچه خواست بگوید و بگذرد و به دیدگاه های مخاطبان خود بی توجه باشد؛ چرا که این بی توجهی موجب روی گرداندن افراد از او و ترک گروه، کانال یا صفحه اش میشود. روشن است که «تنها ماندن» و طرد شدن در فضایی که اساسش بر «دیده شدن» است چه اندازه میتواند رنج آور و غیرقابل تحمل باشد. این شرایط، فرد را وا میدارد که در این فضا به طور واقعی یا نمایشی، خود را اهل گفت وگو و شنیدن نظرات مختلف نشان دهد. این که امکان «کامنت گذاری» و درج نظرات در یک شبکه اجتماعی نوعی امتیاز محسوب و از آن استقبال میشود و این که سایت هایی که امکان درج نظرات کاربران را فراهم میکنند مورد استقبال بیشتر قرار میگیرد، نشانه آن است که فضای مجازی توانسته پرهیز از «تک گویی» و روی آوردن به «گفت وگو» را به عنوان هنجاری اخلاقی در ذهن و ضمیر مخاطبان خود برجسته سازد. بر این اساس، دانشجوی درس معارف اسلامی نیز به عنوان یکی از شهروندان فضای مجازی با «گفت و شنید» و «مباحثه» و «مناظره» توافق و همدلی بیشتری دارد تا این که بخواهد صرفاً مسافر جاده ای یک طرفه باشد.
بنابراین، استاد معارف اسلامی اگر بخواهد در وصول به اهدافِ پیش گفته موفق شود بایستی کلاس درس خود را به «فضای ارتباطیِ گفت وگو محور» تبدیل کند. یعنی از یک سو «برای دانشجویان» سخن بگوید و از سوی دیگر «از دانشجویان» سخن بشنود. ورود به این فضا نیازمند برخی شروط و مقدماتی است که تأمین آنها در قدم اول بر عهده استادِ کلاس است. از جمله این شروط آن است که استاد اولاً سخن خود (نه کلام دین را) از هر جهت کامل و بی ایراد نداند، ثانیاً نظرات دانشجویان را نیز یک سره خطا و نادرست نپندارد، ثالثاً در مراعات اصولِ «اخلاق گفت وگو» الگوی دانشجویان باشد. از جمله این اصول میتوان مدارا و تحمل، سعه صدر، شفقت و مهربانی در برخورد با دانشجو، مراعات ادب و احترام حتی در صورت مخالفت با دیدگاه های دانشجو را نام برد.
نکته قابل تأمل این که اتفاقاً فضای مجازی میتواند ابزاری برای شکل دهی به «تدریسِ گفت وگو محور» باشد. به این معنا که استاد میتواند به خاطر صرفه جویی در وقت کلاس و عقب نماندن از برنامه درسی، بخش های اساسی درس را در کلاس بیان کند و گفت وگو و مباحثه پیرامون آن را از طریق فضای مجازی و در غیر ساعات درسی پیگیری نماید. مثلاً با راه اندازی یک گروه یا صفحه در یکی از شبکه های اجتماعی یا بااستفاده از برنامه های مخصوص تدریس آنلاین، یک فضای گفت وگو و مباحثه را درباره درس معارف اسلامی ایجاد کند. این کار در واقع مکمل و ادامه کلاس درس است اما مزیتش نسبت به کلاس فیزیکی آن است که:
اولاً غیر از دانشجویان، دیگر علاقه مندان هم میتوانند در گفت وگو (و در واقع در کلاس درس) شرکت کنند چرا که هیچ محدودیت فیزیکی ندارد.
ثانیاً شاگردان در هر گوشه جهان به راحتی میتوانند در کلاس حاضر شوند و بُعد مکان مانع از حضور آنان نیست.
ثالثاً امکان گفت وگو به صورت های متنوع، اعم از نوشتاری، صوتی و تصویری فراهم است.
رابعاً چه استاد چه دانشجویان میتوانند به آسانی منابع مورد نیاز را به اشتراک بگذارند.
4. فعالیت مشارکتی با دانشجویان
پیشتر گفته شد که تدریس دروس معارف اسلامی صرفاً یک فعالیت آموزشی نیست، بلکه اهداف تربیتی نیز دارد. آنچه با عنوان اهداف میانی برای این دروس ذکر شد، از قبیل ایجاد حس مسئولیت نسبت به سرنوشت جامعه و مشارکت در کارهای خیر، ناظر به این اهداف است.
امروزه فضای مجازی با امکاناتی که دارد بستر بسیار مناسبی برای تحقق این اهداف است؛ مشروط به این که استاد اولاً با این امکانات آشنا باشد ثانیاً دانشجویان را نیز درگیر آن کند یا اگر دانشجویان از طریق این فضا کارهای خیرخواهانه ای را آغاز کردند استاد هم در آنها مشارکت کند و به تعبیر امام صادق؟ع؟ «کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ[5]» باشد تا دانشجو «الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیرَ» را در عمل ببیند. این تبلیغ عملی موجب میشود که دانشجویان، استاد را عامل به علم خود بدانند و به آنچه در کلاس میگوید توجه و اعتماد بیشتری کنند.
راه اندازی کمپین ها و فراخوان ها برای کمک به نیازمندان، تهیه کتاب برای مناطق محروم، ارایه خدمات آموزشی و مشاوره ای به افراد نیازمند، گردآوری کمک های مالی برای بیماران و افراد نیازمند، دفاع از امنیت ملی و تقویت همبستگی اجتماعی، ترویج استفاده درست از محیط زیست، اصلاح اخلاق شهروندی، ارایه کنفرانس ها و نشست های علمی آنلاین و تشکیل گروه های مختلف برای اطلاع رسانی متعهدانه و حقیقت محور، چند نمونه از کارهایی است که امروزه بر بستر فضای مجازی میتواند توسط استاد و دانشجویان انجام شود.
5. توجه به عنصر «واقع بینی»
گفت: نازنینی تو ولی در حد خویش/ الله الله پا منِه از حد، بیش[6]. استاد معارف اسلامی در قضاوت پیرامون تأثیرات فضای مجازی و در استفاده از آن، بایستی «واقع بین» باشد. یعنی توجه داشته باشد فضای مجازی به رغم همه کارکردهای مثبتی که برای وصول به اهداف اخلاقی درسش دارد، اما مسائل، محدودیت ها و کژکارکردهای خاص خود را نیز دارد. از این رو نه میتواند و نه باید جای ارتباط حضوری استاد و دانشجو را بگیرد بلکه این دو باید مکمل هم باشند. در این زمینه بایستی اندازه نگه داشت که گفته اند: «اندازه نگه دار، که اندازه نکوست».
سوتیتر
وقتی که فضای مجازی میتواند در خدمت برآورده کردن نیازهای شخصی اساتید معارف اسلااست، به طریق اولی میتواند در خدمت وصول به اهداف کلان درسی آنان نیز باشد. از منظر بحث فضای مجازی، کلاس درس معارف اسلامی در واقع نه یک کلاس به معنای آکادمیک و سنتی آن، بلکه یک همایش یا کنفرانس است با حضور اندیشوران متعدد و اندیشه های متفاوت و متکثر. از این رو استادی که عهده دار تدریس معارف میشود در واقع پذیرفته است که در چنین همایشی شرکت کند و دیدگاه های خود را در معرض داوری دانشجو قرار دهد. مشخص است که در این صورت حضور در کلاس معارف، دیگر صرفاً انتقال مجموعه ای از معرفت ها و داده های دینی به دانشجو نیست، بلکه فراتر از آن، شرکت در هماوردی جدی با اندیشه هایی مختلف است که پذیرش هرکدام بر اندیشه و شخصیت اخلاقی دانشجو تأثیرات متفاوتی باقی میگذارد.
مونولوگ یا «تک گویی»، شاخصه تبلیغات دینی در دوره پیشافضای مجازی است. ساختار فضای مجازی به گونه ای است که تا حد زیادی افراد را وادار به گفت وگو میکند و فرد نمیتواند هرچه خواست بگوید و بگذرد و به دیدگاه های مخاطبان خود بی توجه باشد؛ چرا که این بی توجهی موجب روی گرداندن افراد از او میشود. این که امکان «کامنت گذاری» و درج نظرات در یک شبکه اجتماعی نوعی امتیاز محسوب و از آن استقبال میشود و این که سایت هایی که امکان درج نظرات کاربران را فراهم میکنند مورد استقبال بیشتر قرار میگیرد، نشانه آن است که فضای مجازی توانسته پرهیز از «تک گویی» و روی آوردن به «گفت وگو» را به عنوان هنجاری اخلاقی در ذهن و ضمیر مخاطبان خود برجسته سازد. بر این اساس، دانشجوی درس معارف اسلامی نیز به عنوان یکی از شهروندان فضای مجازی با «گفت و شنید» و «مباحثه» و «مناظره» توافق و همدلی بیشتری دارد تا این که بخواهد صرفاً مسافر جاده ای یک طرفه باشد. نکته قابل تأمل این که اتفاقاً فضای مجازی میتواند ابزاری برای شکل دهی به «تدریسِ گفت وگو محور» باشد.
پی نوشت ها:
[1]. قاسم پور عرفانه، و دیگران، «مطالعه برنامه درسی اجرا شده و کسب شده دروس عمومی معارف اسلامی در آموزش عالی با تأکید بر روش آمیخته»، فصل نامه پژوهش های کیفی در برنامه درسی، س2، ش6، ص89-112.
[2]. بقره: 156.
[3]. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، 305.
[4]. طریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص256.
[5]. کلینی، الکافي، ج2، ص78، ح14، بَابُ الْوَرَع.
[6].. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، دعا کردن بلعم باعور... بیت8.
(منتشر شده در مجله الکترونيکي معارف، ويژه اساتيد معارف اسلامي دانشگاه ها)، ش2، بهمن و اسفند 1399)اينجا
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |