✅ هر چند وقت یک بار به خاطر ویدیو یا تصاویر نامناسبی که از سوی سلبریتی ها و چهره های مشهور شبکه های اجتماعی منتشر میشود شاهد موجی از اعتراض و انتقاد و بحث و گفت وگو و ارایه راهکار از سوی اقشار تحصیل کرده و مسوولان گرفته تا کاربران عادی در فضای مجازی و حقیقی هستیم، و معمولا پس از چند روز همه چیز به فراموش سپرده میشود تا وقتی مورد بعدی فراگیر شود.
این شیوه برخورد ما با مسائل اخلاقی فضای مجازی گرچه به طور موقت ممکن است مفید باشد ولی به دلایلی که در زیر گفته خواهد شد فاقد تاثیرات جدی و ماندگار است؛ چرا که ما:
🔹1. مقطعی و موردی نگاه میکنیم. فقط به مواردی عکس العمل نشان میدهیم که به هردلیل سروصدای بیشتری داشته باشد. این در حالی است که هر روزه در کنار محتواهای آموزنده و مفید فراوانی که در فضای مجازی منتشر میشود، نوشته ها و تصاویری هم هست که از نظر اخلاقی بر روی مخاطبان خود، به ویژه نوجوانان و جوانان، تاثیر منفی میگذارد، ولی ما به آنها توجه نداریم. گویی فقط وقتی کسانی چون ساسی مانکن ویدیویی با حضور یک بازیگر فیلم های غیراخلاقی میسازند تازه یادمان میآید که بچه داریم و بچه ها در معرض مسائل هرزه نگارانه هستند، روزهای دیگر صرفا به محتوای مفید و سالم دسترسی دارند.
🔹2. میوه را میبینیم ولی از توجه به ریشه ها غافلیم. میلیون ها بار مشاهده یک ویدیوی مبتذل ما را متاثر میکند و آزارمان میدهد ولی به تغییر و تحولات معرفتی، فرهنگی، ارزشی و اجتماعی نسل جدید کاربران شبکه های اجتماعی که منجر به این فاجعه شده توجه نداریم. متوجه شکل گیری «شکاف دیجیتالی» بین نسلی که مرتبط با شکاف های ارزشی و فرهنگی است نمیشویم. از این رو نمیتوانیم «منطق» رفتارهای کاربران شبکه های اجتماعی را درک کنیم، و در نتیجه راهکارهایی که ارایه میکنیم نوعا از سوی آنها مورد استقبال واقع نمیشود.
🔹3. بیشتر برخوردهای سلبی از قبیل فیلترینگ یا سخت گیری و مچ گیری مداوم بچه ها را راه گشا میدانیم ولی از راهکارهای ایجابی غفلت میکنیم. توجه نداریم که اگر نسل جوان به موسیقی های مبتذل و بی مایه یک خواننده یا لایوها و فراخوان ها و چالش ها و دیگر رفتارهای غیراخلاقی برخی سلبریتی ها اقبال نشان میدهد به خاطر آن است که، به خطا، گمان میکند این محتواها میتواند نیازهای او را برآورده کند. تا وقتی ما دست به کار نشویم و نیازهای مختلف و متنوع این نسل را نشناسیم و برای آنها برنامه ریزی، سرمایه گذاری، و تولیدات مناسب، جذاب، و قابل اجرا نداشته باشیم، طبیعتا چنین استقبالی ادامه خواهد یافت و صرف نصیحت و حتی تهدید هم تاثیرات عمیق و ماندگار نخواهد داشت.
🔹4. فاقد کلان نگری و همدلی و همراهی لازم هستیم. از این رو مشکلات و مسائل اخلاقی و فرهنگی شبکه های اجتماعی را گاه به سطح رقابت های سیاسی و گروهی و مانند آن تنزل میدهیم و هرکدام سعی میکنیم دیگری را در این مورد متهم کنیم. نتیجه این که نمیتوانیم درباره ریشه یابی و ارایه راهکارها با یکدیگر به توافق برسیم. این در حالی است که دامنه تاثیرات مثبت و منفی فضای مجازی همه آحاد جامعه را، حتی کسانی که در این فضا نیستند، در بر میگیرد و زیست اخلاقی در این فضا و استفاده درست از آن نیازمند همفکری، همدلی و همکاری همه افراد و نهادهای جامعه است. این سخن البته به معنای بی توجهی به نقد و بررسی منصفانه و واقع بینانه افراد و سازمان های مرتبط با فضای مجازی، فرهنگ و تربیت اخلاقی جامعه نیست.
دکتر حسینعلی رحمتی
27 اسفند 1399
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |